برخورد احساسی


به هر صورت هرچه من از برخورد های ترحم آميز با معلولان برحذرمی دارم باز هم زورمان به رسانه ها نمی رسد. برخورد هائی اين چنين - مانند مقاله امروز ضميمه همشهری تهران تحت عنوان " نيازمندان عاطفه " - هرچند می تواند در جلب کمک های مردمی و صدقات موثر باشد اما احساس و نظر من اين است که بيش از صدقه و ترحم امروز معلولان نيازمند استيفای حقوق فردی و اجتماعی خويشند. هرچند به هيچ وجه قصد اين ندارم که بگويم حال همه مشکلات معيشتی معلولان حل شده و بايد دم از حقوق مدنی آنها زد. بواقع می دانم تا نگاه دست اندرکاران و مسئولان به پديده معلوليت حاکی از يک باور برای رعايت حقوق آنان نباشد همام وضعيت معيشتی هم درست نخواهد شد؛ چه آنان اصولا معلولان را از اقشار جامعه محسوب نمی کنن که اينگونه آنان را به فراموشی می سپارند. ازآسايشگاه کهريزک هم با همه ارادت یکه خدمت مسئولان بزرگوارش دارم می خواهم که در اين مسير بيشتر حرکت کند که می دانم دوستان ما در کهريزک در اين راه - یعنی باز توانی و قبول و پرورش قابليت های عزيزان معلول - گام برمی دارند. اميدوارم برخوردهای رسانه ای از سر ترحم هم کم کم رخت از جامعه رسانه ای ما بردارد و تنها اسلام را از زاويه صدقه ننگريم وتلاش کنيم فقر و معلوليت را از راه های صحيح کاهش دهيم نه اينک افتخارمان اين باشد که هرساله بر تعداد نيازمندان تحت پوشش خود افزوده ايم ودرصد عمده ای از مردم رابه مستمری بگيران بدل ساخته باشيم....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home