در حاشیه یک اتفاق فرخنده

من هم خبر را شنیده بودم. اما هنوز فرصت نکرده ام تا با دوست خوبمان آقای سهیل معینی صحبتی داشته باشم و تبریکی هم بگویم. در مکاتبات گروه باور به یادداشت آقای محسن حسینی طه برخوردم که خالی از لطف ندیدیم آن را اینجا قرارد دهم تا شما هم آن را بخوانید....
"به نام دوست
در حاشيه يك اتفاق فرخنده
مطلع شدم كه آقاي سهيل معيني مدير مسئول توانمند روزنامه ايران سپيد مشاور وزير رفاه در امور معلولين منصوب شدند ابتدا با خود فكر كردم به عنوان يك همكار مطبوعاتي و شايد يك همدرد يادداشتي براي ايشان جهت عرض تبريك بنويسم و به دفتر ايران سپيد ارسال كنم .
اما ديدم كه يك تبريك زيبا هم مرا ارضاء نخواهد كرد و نمي تواند تمام احساسم را بيان كند. احساسي كه سرشار از ناگفته هاست ناگفته هايي براي جامعه ، مسئولين و براي خود معلولين يا بهتر بگويم براي آنها كه محدوديتهايي دارند و آقاي معيني عزيز نيز يكي از آنهاست هرچند تمام واقعه را مي توان در چند جمله بيان كرد اما صاحبان انديشه مي دانند كه اين چند جمله چقدر جاي تامل و درنگ دارد .
آقاي سهيل معيني نابيناست او تحصيلات عالي خود را در سطح كارشناسي ارشد در رشته علوم ارتباطات دانشگاه تهران به پايان برد . چندي بعد مدير مسئول روزنامه ايران سپيد ( تنها روزنامه با خط بريل در خاورميانه ) شد و اكنون مشاور وزير رفاه در امور معلولين است .
به راستي اين موضوعي نيست كه كسي بخواهد از كنار آن به سادگي عبور كتد زيرا هر كسي باشد و در هر جايگاه و مقام و منصبي جزء همان سه گروه است كه گفتم يعني يا همچون آقاي معيني داراي محدوديت است يا مسئوليتي دارد و يا اگر جزء اين دو گروه نباشد يك شهروند عادي است كه نه مسئوليت آن چناني دارد نه محدوديت چشمگيري .
اما هر كه باشد من او را مخاطب قرار مي دهم و با او سخنها دارم . اگر معلول است به او مي گويم دوست معلولم آقاي معيني كه امروز به جايگاه رفيعي رسيده است از جنس من و توست يك انسان با محدوديتهاي جدي و بارز . كه جامعه امثال او را معلول مي خواند به آنها ترحم مي نمايد تحقيرشان مي كنند و گاه حتي حقوق آنها را از آنها مي گيرند .
اما آقاي معيني تمام اين رنجها را به جان خريد ايستادگي كرد و نگذاشت معلوليت او محدويتش باشد و به همگان توانمنديهايش را نشان داد تا اينكه يك مقام عالي رتبه كشور تواناييهايش را باور كند و او را به عنوان مشاور خود منصوب كرد . و اي همدرد آيا اين اتفاق بزرگترين درس براي من و تو نيست ،‌ كه بيش از پيش بكوشيم و با خود باوري جامعه و مسئولانمان را وادار به پذيرش تواناييهايمان كنيم؟
و سخني دارم با مسئولان جامعه ام ، كه آيا زمان آن فرا نرسيده كه نگاهها را نسبت به قشر معلول تغيير دهيم و بپذيريم كه يك معلول با همه محدوديتهايي كه دارد باز هم با تواناييهاي خود مي تواند در سازمانها و ارگانها خوش بدرخشد و مسئوليتي برعهده گيرد تا به كي قرار است از قانون 3 % استخدام معلولين به عنوان يك رويا دست نيافتني ياد شود در ميان قشر معلول امثال آقاي معيني كم نيست فقط كافي است كه شما آنها را بشناسيد به آنها امكان رشد و بالندگي بدهيد و از تواناييهايشان استفاده كنيد و با مردم جامعه ام نيز سخني دارم شما هر روز امثال من و آقاي معيني را در كو چه و خيابان تاكسي و مترو مي بينيد . وگاه درتعامل با ما دچار اشتباه مي شويد كه اين اشتباه ناشي از قضاوتهاي عجولانه شماست گاه ما را با متكديان اشتباه مي گيريد و گاه ما را با مزاحم مي پنداريد و ازما مي گريزيد . به راستي جرم ما چيست ؟ جرم ما غير متعارف بودن است غير متعارف بودني گه خود هيچ نقشي در به وجود آمدن آن نداشته ايم .
اميد وارم كه اين اتفاق فرخنده ( آقاي سهيل معيني به سمت مشاور وزير رفاه ) موجب تغيير نگاه شما نسبت به شهروندان معلول شود و به خاطر داشته باشيد كه آقاي معيني نيز يكي از همانهايي است كه شما ديدگاه درستي نسبت به آنها نداريد .
سيد محسن حسيني طاها
"

0 Comments:

Post a Comment

<< Home