ازدواج؛ تراژدي عاطفي يك معلول

ازدواج؛ تراژدي عاطفي يك معلول
این عنوان مطلب بسیار خواندنی و جالب است که محسن حسینی طه در همشهری نوشته است. برای من که از نزدیک او را می شناسم ،علیرغم مشکلات شدید جسمی اش ، اعتماد به نفسی دارد که متعجبم میسازد ، نوشتن این مطلب و سرودن شعری که در متن آورده است بر تعجبم میافزاید و از سر ارادت برایش احسنت می گویم و به نوشته هایش غبطه می خورم...محسن خان دستت درد نکند و قلمت توانا تر از همیشه باد ... بدان امید که امثال تو که از عمق حس دورنیت به مسائل می پردازید، البته منطقی ، بیش از گذشته بنویسید و فریاد برآورید ، باشد که نگاه ها به شما و دوستانتان عوض شود و فردائی بهتر برای جامعه افراد دارای ناتوانی رقم بخورد...

1 Comments:

At 3:32 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام سلامی از یک غریبه آشنا هم به آقا محسن و هم به دکتر کمالی مدتهاست دوست داشتم در این وبلاگ که اتفاقی پیداش کردم یادداشتی بنویسم من هم یک معلولم یک معلول ...که با داشتن همه توانایی ها واستعدادها قادر(اگه اغراق نباشه) به استفاده از کمترین اونها هم نیستم. یک سالم معلول! می خوام به اقا محسن بگم شما یک معلول سالمید. خوشبحالتون! به امید دیداردر یک تالار گفتگوتا بهتون اثبات کنم معلولیت جسمی ،تراژدی نیست. تراژدی،در معلولیت تفکر آدمهاست

 

Post a Comment

<< Home