ديروز در هنگام تعريف واژه " معلول " اشاره ای به مفهوم " توانبخشی مبتنی برجامعه " داشتم . اين مفهوم از اواخر دهه1970 و اوايل دهه 1980 ميلادی در محافل سازمان جهانی بهداشت مطرح شد و از اولين کسانی که آنرا مطرح نمودند آقای " پروفسور هلاندر" و سرکار خانم " پادمانی منديس " بودند. برای شناخت خوب از اين مجموعه می توانيد به سايتی که دکتر " جانسون " در اين زمينه دارند مراجعه کنيد. اما آنچه امروز در اينجا مطرح می کنم تعريفی از " توانبخشی مبتنی برجامعه " است. براساس تعريف مورد قبول آنرا می توان بدين صورت تعريف نمود : " توانبخشي مبتني بر جامعه راهبردي است براي بهبود بخشيدن به ارائه خدمات، ايجاد فرصتهاي برابر و عادلانه و پيوستن افراد معلول به جامعه.
" ويژگی های مهم اين برنامه عبارتند از:
" تمركز اساسي بر روي فرد، خانواده و اجتماع
بهاي اندك در مقايسه با موارد قبلي
تدارك كمك براي افراد ناتوان شهري و روستائي
رويكرد چند بخشي: بهداشت،آموزش،اجتماعي،حرفه اي
پشتيباني از طريق نظام ارجاع ".
همچنين " توانبخشی مبتنی برجامعه " اهداف زير را در جامعه دنبال می کند:
" دادن اطمينان به معلولان در مورد توانمنديها
تامين دسترسيها به خدمات عمومي ومنظم
پيشگيري از معلوليتها
داخل نمودن كودكان معلول در مدارس عادي
تدارك فرصتها براي حضورفعال درجامعه
تامين حقوق معلولان وبرخورداري از مشاركت كامل در فعاليتها
استفاده از بسترجامعه ونهادهاي ملي براي ارائه خدمات ".
اين مختصر را در مورد " توانبخشی مبتنی برجامعه " نوشتم تا انشاالله در آينده بيشتر در اين زمينه سخن بگوئيم....


0 Comments:

Post a Comment

<< Home