با سلام
ديروز من به شبكه دسترسي نداشتم و ظاهرا خيلي اتفاقات در وبلاگ افتاده است ، اول از همه پيوستن آقاي دواتگردان را به جمعمان خوش آمد مي گويم،و اما راجع به بحث توانبخشي نابينايان و ناشنوايان،من ترجيح مي دهم از دو ديدگاه به ظاهر متفاوت به مسئاه نگاه كنم و آن اينكه بنده اصولا با اين نظر كه توانبخشي نابينايان را بايد اپتومتريستها(فقط) انجام دهند موافق نيستم همانطور كه با الزام در پزشك بودن وزير بهداشت و… نيز موافق نيستم. توانبخشي نابينايان را مي توان در دو محور دنبال كرد يكي در جهت بيناتر كردن آنها كه البته اين در حيطه كار تخصصي چشم پزشكان و ااپتومتريستها مي باشد و ديگري در زمينه توانمند سازي آنان كه اين در حيطه وظايف بسياري از متخصصين و صاحبان ذوق و انديشه و به خصوص خلاقيت مي باشد.
در پيشگيري روي مبحث چگونگي نهادينه كردن آن بسيار بحث ميگردد ،به اين علت كه اگر پيشگيري نهادينه شد ديگر سيستم جامعه خودش اتوماتيك پيشگيري را در دستور كار خويش قرار مي دهد و متخصصين فقط خطوط اصلي را مشخص مي كنند.
در زمينه توانبخشي (البته من هرگز سعادت فعاليت در اين زمينه را مستقيما نداشته ام ) دو تا مشكل در جامعه امروزي ما مي مي توانم تشخيص بدهم (خدا كند همين دو تا باشد) اول اينكه توانبخشي هم نهادينه نشده است و دوم اينكه ما سالمها به راحتي يادمان مي رود كه معلول جسمي نيز وجود دارد و اين است كه مثلا در ساختماني كه وزارت بهداشت نقشه تيپ آن را در سراسر كشور تهيه مي كند و به طور مثال پيشبيني يك درمانگاه 40 اتاقه را در يك روستاي 5000 نفري مي كند ،يادش مي رود كه يك سطح شيب دار براي عزيزي كه ويلچر دارد بگذارد يا اينكه اتوبوسراني و…(بگذريم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home