در بم

چندی قبل دوستان انجمن ضایعات نخاعی تهران تماسی داشتند که بر اساس برنامه ای که بطور مشترک با سازمان کاریتاس ایتالیا و سازمان بهداشت جهانی برای افراد مبتلا به ضایعات نخاعی بم دارند ، قرار است یک دوره آموزشی برا ی آنها به مدت پنج روز برگزار شود و یک بخش را هم تحت عنوان " حقوق افراد دارای ناتوانی " پیش بینی کرده اند که تقاضا شد من تدریس کنم. خوشبختانه توفیقی داشتم تا پنج شنبه گذشته سفری به بم داشته باشم و صبح و بعد از ظهر در خدمت عده ای از این دوستان بودم. بر اساس آنچه مدیر عامل محترم انجمن تازه تاسیس شده ضایعات نخاعی بم می گفت وضعیت بچه ها روز بروز بهتر شده است و عده بیشتری از مجموع 250 نفری که در زلزله دچار ضایعه نخاعی شدند علاقمند به شرکت در برنامه ها شده اند. البته هنوز کار زیادی تا وضعیت مطلوب باید انجام شود. خوشبختانه کاریتاس همکاری خوبی با بجه ها دارد و در حال حاضر کار ساخت 50 واحد مسکونی برای آنها را در دست اقدام دارد که در مرحله بعد هم 50 واحد دیگر ساخته خواهد شد. برنامه های آموزشی را هم با همکاری بهداشت جهانی پیگیر هستند و چند دوره هم برگزار کرده اند . البته دوستان انجمن ضایعات نخاعی استان تهران هم از همان روزهای اول زلزله به یاری این عزیزان آمده اند و آقای عنایت مدیر انجمن و سایر بچه ها هم در حرفهایشان بخوبی براین مطلب اذعان داشتند. کاریتاس سرویس های بهداشتی مناسبی را هم در منزل افراد و هم در همان محلی که کارگاه برگزار می شد که چیزی قریب به 35 واحد هم برای آن افرادی که کسی برای مراقبت نداشتند تامین کرده است.اینکار را بعد از زلزله زرند هم به تعداد زیادی انجام داده است. خوشبختانه بازخوردی که از شرکت کنندگان داشتم مثبت بود و با برخی از مسائل تازه ای که به عنوان حقوق شهروندی و رعایت این موارد از سوی دولت بخوبی ارتباط برقرار میکردند.
آنچه باعث تاسف بود مشاهده این بود که بعد از گذشت دو سال از بروز ضایعه هنوز سامان مناسبی در اقدامات پزشکی توانبخشی برای این دوستان وجود ندارد. یکی از مسئولان کاریتاس می گفت که دو پرستار از خراج تا چندی پیش حضور داشتند که با تلاش شبانه روزی وضعیت مناسبی برای سلامت و بهداشت آنان فراهم کرده بودند اما با رفتن آنها وضعیت اصلا مناسب نیست. متاسفانه برخی افراد – ازجمله یکی از شرکت کنندگان در کارگاه – زخمهای عمیقی داشت که قابل تصور نبود. این نشان می داد که حضور همکاران بهداشت و درمان و بهزیستی متاسفانه کارساز نبوده و گلایه هایی هم بود. آنچه من احساس کردم نیاز روحی و روانی افراد بود که باید تلاش بیشتر ی در این زمینه انجام شود و البته این بدان معنا نیست که اقدامات توانبخشی پزشکی به پایان رسیده است، نه هنوز هم بطور جدی مسئله مطرح است و کمبود نیروهای متخصص توانبخشی پزشکی به خوبی احساس می شود.
به هر صورت برای استان کرمان که قبل از زلزله 250 فرد دارای ضایع نخاعی نداشت اینک حضور تنها 250 فرد مبتلا در شهرستان بم ، چالش عمده ای است و نیازمند تدبیری شایسته. مطمئنم که دوستان در بهزیستی با من هم عقیده اند که برای رفع مشکلات این عزیزان نیازمند کار و کوششی دو چندان و همه جانبه هستیم و صرف پرداختن بواسطه ضرورتهای شغلی راه به جائی نخواهد برد. باید همه سیستم های اداری و نهادهای فعال در زلزله را به اهمیت مشکلات معلولان آگاه ساخت و با یاری همه زندگی بهتری برای معلولان ناشی از زلزله فراهم کنیم. در این میان به دوستان ضایعه نخاعی در بم هم عرض کردم که اگر خودتان در صحنه نباشید و پیگیری مسائل را نکنید مطمئن باشید که آنهایی که پایی برای رفتن دارند و ارتباطات بهتری ، اولویت رسیدگی را به نام خود رقم خواهند زد و شما باز هم در انتهای صف خواهید ماند . پس باید که بیش از پیش در همه صحنه ها باشید تا انشاالله مسئولی فراموش نکند که مشکل شما با اولویت ترین مسئله است...
می خواهم از غربت " ارگ بم " در آن شبی که آنجا بودم و به دیدارش رفت بنویسم ، اما مطلب طولانی می شود...بگذارید تا وقتی دیگر...

0 Comments:

Post a Comment

<< Home